بارونم و می‌بارم

بارونم و می‌بارم

[ حسین قربانچه ]
بارونم و می‌بارم، ضعیفم و بیمارم
کجاست دخترم ببینه که چه حالی دارم

غُصّه و غم پیرم کرد، از زندگی سیرم کرد
سیاه‌چاله آخری منو زمین‌گیرم کرد

چه سخت می‌شه مُردنم
زندون به زندون با طناب هی بُردن و آوردنم
مثل شهید کربلا غریب گیرآوردنم

(یکی نگفت این که تو زندون شاه عالَمِین
گریز روضه‌های کاظمین روضه‌ی حسین) 2

(وای، وای، وای، موسی بن جعفر) 2

زندان‌بان‌ها نامَردن، یه کاری با من کردن
دیگه قرار نمی‌گیره این سر به روی گردن

سندی شاهک می‌زد
می‌خواست که تا صبح نکشم
ضربه‌اش رو مُهلک می‌زد

راه نفس‌ها سَد شده
تنم شبیه قالی کهنه لگد لگد شده
دنده‌هامو شکسته بس که از رو سینه رد شده

یکی نگفت این که کتک زدی آیه‌ی عظام
این که رو تخت پاره می‌برد بدن امام

کفن برام آوردن، با صد سلام آوردن
کِی زن و بچه‌ی منو تو ازدحام آوردن

باید بمیره عالم، چی بالاتر از این غم
دست‌های زینب رو ببنده دست‌های نامحرم

دور سر حسین شرابِ و
دور زن‌ها غوغاست

یهودی اومده کنیز می‌خواد
آخ کجایی ارباب

(وای، وای، وای، موسی بن جعفر) 2

یادت بیاد داداش، گفتم کنارم باش
حالا ببین تنهام، با دسته‌‌ی اوباش

کجاست علی‌اکبر، کجاست ابوفاضل
چیکار کنه زینب با خنده‌ی قاتل

لگد زدن به غرور خواهرت
خنجر کُند آوردن واسه سرت

چه بلایی آوردن تو قتلگاه
سر لباسی که دوخته مادرت

(ای مظلوم حسین، ای مظلوم حسین) 3

رو نیزه‌ها ماه قبیله رو بردن
رو محمل عریان عقیله رو بردن

این چه بلاییِ که سرم می‌آد
دور و برم نامحرم شده زیاد

به کی بگم یهودی اومده و
از اهل بیت عصمت کنیز می‌خواد

ای مظلوم حسین

نظرات