مست نجف

مست نجف

[ حسین قربانچه ]
(مست نجف 
عاشق اینه بره پیوسته نجف
نمی‌شه از دست گدا، خسته نجف 
هرچی که بخوای علی تو مضیفش داره 

(ماه نجف)2
حال همه خوبه توی راه نجف 
همه می‌دونن که شهنشاهِ، نجف 
کلید آسمونا رو توی کیفش داره  

پس مست بشید برید رو ابرا 
به روی عرش اعلا
دم خونه‌ی زهرا 
بالا، بالا، بالا، بالا، بالا

پابست بشینید جلوی در 
مث قند مکرر
هی بگید با قنبر 
مولا، مولا، مولا، مولا، مولا 

حیدر شمعه و منم پروانه 
(مولانه علی، علی، مولانه)10)3

(دُرِّ نجف 
رفت توی دست هرکی شد حر نجف)2
خوب نفس شیطونو می‌بُّره نجف 
واسه همینه حلال‌زاده دور علیه 

کرده نجف 
مردمو سرمست ابر مردِ نجف  
ای بخوره تو سرشون دردِ نجف 
به کوری سه نفریشون علی اولیه 

نهج البلاغه شد کلامش 
کل خلقه رامش
وادی السلامش
شروع یه تولد دوباره‌س

سوره به سوره کل قرآن 
اومده به ایران 
با دست حسن جان 
دومی چه کاره‌س

رونق داد علی به این ویرانه 
(مولانه علی، علی، مولانه)3

چای نجف 
می‌چسبه تو دمای بالای نجف 
بشینی تو حیاط آقای نجف
چشارو بدوزی به مناره و ایوونش 

نور نجف 
نمی‌بینه جز علی رو، کورِ نجف 
مستی بکن با سور مقصور نجف 
چه خوبه بشینی به زیر بارون ناودونش

شهد رطب داده به تمار 
مجنونشِ عمار 
داد زد سر بازار 
عاقبت بخیر، علی ولی‌شه 

باید عروس بگیره از ما
رنگ تیره از ما 
یک عشیره از ما
بره فامیل زهرا و علی شه 

(دست همه افتاده به دامانِ
مولانه علی، علی، مولانه)3

(دل موم کف دست علیه)2 
دل یه عمره که خراب و مست علیه
(لات و هبل و عزی به درک)2
یا علی مع الحق توئی و الحق معک

نظرات