صدایت را شنیدم گریه کردم

صدایت را شنیدم گریه کردم

[ حسین قربانچه ]
ابوفاضل، ابوفاضل، اباالفضل...

صدایت را شنیدم گریه کردم
به سوی تو دویدم گریه کردم
تمام پیکرت تیر سه‌ پَر بود
تنت را تا که دیدم گریه کردم

ابوفاضل، ابوفاضل، اباالفضل...

رکاب انگار بر پای تو پیچید 
میان خیمه‌ آوای تو پیچید
رباب و خواهرت را هم زمین زد 
عمودی که به مو‌های تو پیچید

ابوفاضل، ابوفاضل، اباالفضل...

ببین پایم دگر قوّت ندارد
برادر‌مُرده جز غربت ندارد
به تو سربسته می‌گویم اباالفضل 
حرم بعد از تو امنیّت ندارد

ابوفاضل، ابوفاضل، اباالفضل...
****
گذرم تا به درِ خانه‌ات افتاد حسین
خانه‌آباد شدم، خانه‌ات آباد حسین

گر بنا هست مرا دست کسی بسپاری 
بهتر آن‌ است غلام علی‌اکبر باشم

اباعبدالله یا اباعبدالله...

این سخن چیست که در عالم بالاست بهشت
هر کجا نام حسین است همان‌جاست بهشت

اباعبدالله یا اباعبدالله...

لطفی که کرده‌ای تو به من مادرم نکردم
ای مهربان‌تر از پدر و مادرم حسین
****
چگونه من آب روان بنوشم 
صدای العطش رسد به گوشم

کس ندیده در عجم یا در عرب 
هیچ سقّایی بمیرد تشنه‌لب
****
بود امیدم مرا یاری کنی 
سال‌ها بهرم علمداری کنی

ای دریغا شد امیدم ناامید
بی‌برادر گشتم و پشتم خمید

نظرات