
هزار شکر که بردیم نامِ هادی را هزار شکر که داریم امامِ هادی را هزار شکر که دارد در این هیاهوها لباس مشکی ما احترام هادی را سلام ما برسانید ای کبوترها که بشنویم علیک السلامِ هادی را چقدر جلوه به جبریل میرسد وقتی خطاب میکند: آقا، غلامِ هادی را بیا رویم که جز سامرا پناهی نیست نیاز نیست به فطرس بیا که راهی نیست بر آستان تو مژگانِ ما که عادت کرد به خاک بوسی ما آسمان حسادت کرد کسی که روضه برایت گرفت بالا رفت کسی که رفت به این روضهها عبادت کرد همینکه زائرت از جامعه زیارت خواند سبوی خویش پُر از چشمهی سعادت کرد پسر فراقِ پدر را چگونه چاره کند روا بود که گریبان امام پاره کند تو را زِ خانهی خود با عذاب آوردند تو را به گوشهای اما خراب آوردند به روی خاک نشستی و شام را دیدی که عمههای تو را با طناب آوردند یتیمهای گرسنه به بند زنجیر و رسید وقتِ طعام و کباب آوردند من از امام زمان شرم دارم از این خط که پیشِ چشمِ شما هم شراب آوردند ****** میشوم غرق سه آزادی تا قدم میزنم در این وادی السلام علیک یا حسن و السلام علیک یا هادی جان عالم فدای مرقدتان آسمان زیر پای گنبدتان یا حسن گفتم و روانه شدم غرق این حس عاشقانه شدم چه حریمی به سامرا برپاست چه حریمی پر از بهانه شدم گنبدش قد بلند و افراکیست حرم مجتبی ولی خاکیست ****** سینهات جای سرم بود خرابش کردند چه کسی پای نهاده به جهانم بابا