شده ام برات که پری زنم

شده ام برات که پری زنم

[ حسن عطایی ]
(شده‌ام بَر آن، که پَری زنم)۲
به هوات یا علیً‌نَّقی
سَفَری کنم،  یه سَری زنم
(به سرات یا عَلیً‌نَّقی)۲

ضربان میده
بُردنِ نامِ شما بِهم هیجان میده
نوکریِ تو به من خطِّ اَمان میده
(عشقِ تو عِزّت به سینه‌زنان میده)۲

اِرادتم به شما، خدا خودش می‌دونه از قدیمه
تو شاهِ بی‌بَدَلی، غلامِ حلقه‌به‌گوشِت نَسیمه
یه شُعبه از حَرَمت، حَرَمِ شاه عَبدُالعَظیمه

یا عَلیً‌نَقی، یا عَلیً‌نَقی، یا عَلیً‌نَقی... 

(تو همان تَجَلّیِ ایزدی)۲
که به شکلِ بَنده درآمدی
و سروده این غزل از زبانِ
خدات یا عَلیً‌نَقی

من گدات هستم
مشتریِ دائمیِ سامرات هستم
اگه قابلم بدونی خاکِ پات هستم
نوکرِ دونه به دونه نوکرات هستم

مسیرِ خونه‌ی تو، شبیهِ قبله‌نما مستقیمه
غذای حضرتیِ حَریمِ تو برکت زندگیمه
(یه شُعبه از حَرَمت، حَرَمِ شاه عَبدُالعَظیمه)۲

یا عَلیً‌نَقی، یا عَلیً‌نَقی، یا عَلیً‌نَقی... 

(منم آشنای قدیمِ تو)۲
ز دیارِ عَبدُالعظیمِ تو
که سلام می‌دهمت به شوقِ
نگات یا عَلیً‌نَقی

(بندگی کردم،)۲ من با نوکری برا تو زندگی کردم
عشق تو روضه‌ی خونوادگی کردم
(پای پرچمِ تو ایستادگی کردم)۲

خوشا به حالِ کسی که توی سامرای تو مُقیمه
این اعتقادِ منه، مهدیِ فاطمه تو اون حَریمه
یه شُعبه از حَرَمت حَرَمِ شاه عَبدُالعَظیمه

یا عَلیً‌نَقی، یا عَلیً‌نَقی، یا عَلیً‌نَقی...

نظرات