حیدر و دید و علی اکبر آفرید علی، علی، علی مکرّر آفرید صبر ندیدن تو رو نداشت خدا که قبل خلقتِت پیمبر آفرید پیش بابا که راه میری واسه تو اسپند میآره (خندههای تو گریهی رقیّه رو بند میآره)۲ یل اومده، ببین شیر حنین به خیبر اومده ابوالقاسم شده، غضنفر اومده یکی میگه فرار کن حیدر اومده بگو اللهات و که اکبر اومده از نبیّ و علی رجز خوندی فقط یا این که پرداختی به تعریف خودت دوباره زنده کردی روز غدیر و این جور عمل کردی به تکلیف خودت علیتر از همه کسی، بس که پیمبر نفَسی علیتر از این که بشی، تو به ولایت میرسی شهزادهای، یه بندهزادهام، تو مولازادهای دَم اربابی و مسیحازادهای همه خاک تواَند، تو والازادهای داری اصل و نسب که آقازادهای هر کسی جنگیده با تو مُرده دوبار هم از نبیّ خورده، هم از دست علی هر کی صدای اذونت رو میشنوه محو پیمبر میشه و مست علی ای نوهی شیر عرب، ای یل فاطمی نسب برای مدح تو میخوام، تاریخ و برگردم عقب حیدر داره به میدون میزنه، یه غرّش میکنه این آقا خیبر و نوازش میکنه دو انگشتِ ترِ سر تیغ علی روی خاک سرها رو شمارش میکنه
لطفاً متننننن
سلام
عالیییییی
خیلی عالیه ولی اگه متنش رو بنویسید خیلی عالی میشه