ای که از زَهرِ کین جون دادی سوختی از نَفَس اُفتادی پدر و مادرم قُربانَت سَیِدی یا اِمامِ هادی اَسیرِ اَشقیا، به غُصه و ثَنا غَریبِ سامِرا آقام آقام آقام.. نیمه شب توی خونَت ریختند اَهلِ بِیتِ تو رو آزردند سروپای بِرَهنه آقا تو رو از خونه بیرون بُردَند حَرومیِ پَلید، عَباتو میکِشید اشک تو رو ندید آقام آقام آقام.... قَبرِتو پیش چِشمِت کَندَند دُشمَنِت با تو نزدیک اِی وای مَن بِمیرَم بَرات ای آقا که چیا دیدی تو این خاک غَم به دِلِت نِشَست، که بیحَیایِ پَست حُرمَتِتو شکست آقام آقام آقام.... پیش چِشمایِ گریونِ تو نانَجیبا چیا میگفتند تو به سَرمیزدی از غُصه ناسِزا به مولا میگفتند عَموتِ امام حسن تو کوچه ناله زد مادَرَمو نَزَد نَزَد نَزَد هر کی فرزند زهرا باشه قِسمَتِش اَذیَّت، آزاره یا گرفتار و زندونی یا راهی کوچه وبازاره شریکة الاِما، میون ازدحام تو مَجلِسِ حَرام وای وای وای.. منو جا دادند تویِ خَرابهها خندیدن به غُربَتَم تو کوچهها ولی دردِ من غمهای جدمه شهر سامرا کجا شامِ بَلا وای من به عَمههام خنديدند دور نِيزه ها چقدر رقصیدند شنیدم که نانجیبا حتیٰ گهوارهی اصغر و دزدیدند نَفَسی نَمونده تویِ بدنم ای خدا آتیش گرفته گُلشَنَم بالبای تِشنه یاد اون تنِ غرق خون و بی سرِ بی کَفَنَم هیکلی که توی گودال اُفتاد زیر دست و پا و جَنجال اُفتاد جلویِ چشایِ عَمَم زینب با لبای تشنه بی حال اُفتاد تشنه لب کربلا، وای حسین وای حسین هم رفته به بوریا، وای حسین وای حسین دَمِ مَغرِب، همه از گودال رفتند شِمر و خولی، چه خوشحال رفتند علی لای لای...... لالالالا، گل لاله، یه شیر خواره تو گهواره، چه بی حاله لالا لا لا، گلِ گَندُم، برایِ آب بابات رو زَد، به این مردم لالا لالا، گُلِ پَرپَر، رویِ نیزه، نَری اصغر لالالالا، گُلَم لالا، شُدی رو نِی، قدِ بابا علی لای لای .... برای اینکه به ما یِک نَظَر بِیَندازی دَرِ سَرایِ تو را چند بار باید زَد (قرار نبود که عاشِق کُنی مَحَل نَدَهی به بی مَحَلیِ مَعشوق زار باید زَد)۲ یک نگاهت را بِده هَستَم بِگیر جانِ زهرا مادرت دَستَم بِگیر حُسِین جان اِی آبِروی دو عالَم نِگینِ سُلِیمان به حلقهی خاتَم زِ زَخمِ تَنَت رویِ ریگ بیابان به اشک دِل وسوز آه یتیمان سَرَت رَفته رویِ نیزه اَعدا شده زینب خواهرت تک و تنها خداحافظ اِی برادر زینب خداحافظ سایهی سَر زینب
اللّهم عجل لولیک الفرج