برا تازه دوماد، یه اسفند بچرخون یه قران بیارید، داره میره میدون دسته نوعروسش، تو دستای عمست یه آه عجیبی، رو لبهای عمست داره مثل ابر بهاری میباره روی شونههای، گلش سر میذاره مادر جون حواست باشه نوعروسم بذار وقت رفتن، پاهات و ببوسم اِبنُ الحسن... کجایی عزیزم، یه حرفی یه چیزی چیکارت کنم که، رو خاکا نریزی چرا پس جواب، عموت و نمیدی زیر سم مرکب، چقد قد کشیدی زیر سم مرکب، غرور تو له شد تن نیمه جونت، گره تو گره شد ضریح تن تو، یه کندوی خونه به جای عسل از، لبات خون روونه گمت کردم آخر، توی گرد و خاکا ندیدم چطور شد، که افتادی از پا بلند شو عمو جون، چه راحت خوابیدی چه کردن با جسمت، چقدر قد کشیدی میخوام مثل بارون، کنارت ببارم میخوام لخته خون از، گلوت در بیارم بذار مثل اکبر، چشاتو ببوسم بذار که سرت رو، رو سینم بذارم (بمیرم براش، آخر سر نظر خورد بمیرم براش، نخل عموش تبر خورد)۲ بمیرم براش، سنگ بارون شد و بعد یهو بی هوا، نیزه از پشت سر خورد زیر سم اسبا، تنش توتیا شد شبیه علیاکبر، اعضاش جدا شد خدا پیرهن تازه دوماد و ببین زیر چکمهها، پاره و نخنما شد