بابا غیرتُ الله و مادر عصمت اللهِ بعد از ابی عبدالله قطعا حُجَّتُ اللهِ دخترِ شیره و قصد شکار داره با منبر یه میدون کار و زار داره خطبه میخونه که فقط علی حظ کنه آخه با اِبنِ مَرجانه چه کار داره اُختُ القمر یا زینب، با جگر یا زینب ارث سخن را میبُرد از پدر یا زینب بعد از طلوع خورشید من به عینه دیدم به احترامش پا شد موج دریا زینب عمه جان زینب... (پرچمدارِ عاشورا از سِرِّ بقا گفته) ۲ به اِبنِ معاویه یَابن الطُلَقا گفته حسین زینبو کوه غرور میدید کلامِ در خطبشو نَفخ صور میدید هر کی به لشکر زینب نگاه میکرد کربلا تا شامو عبور نور میدید یا لَلعجب یا زینب، با غضب یا زینب خطبه میخونه در اوج ادب یا زینب عقل مُجَسَّم زینب، صدر اعظم زینب ای در حریم قْدسی بوده مَحرم زینب عمه جان زینب... اباعبدالله....