
حسین جان ، قبول کن ازم این دو قربونیو جان خواهر بذار مثل اکبر بشن رو سفید پیش مادر ، واویلا حسین جان الهی بمیرم برات دیگه لشکر نداری نخور غصه ، زینب نمرده هنوز مارو داری واویلا جوونامو هدیه آوردم ، کاری کن به دستای تقدیر سپردم ، کاری کن حسین جان ، به من حق بده تا که تو خیمه آروم نشینم غریبی و بی یاوریتو با چشمام ببینم واویلا بذار که برای غریبیت پرپر شن اجازه بده تا شبیه اکبر شن حسین جان ، حسین جان ، حسین جان حسین جان ، بذار تا برن روزای پیش رومو نبینن روزای اسیری و روزای شومو نبینن ، واویلا حسین جان ، بهم میشه قطعا جسارت من اینو میدونم توی شام و کوفه یه لحظه نمیدن امونم واویلا میبندن طناب روی دستام میدونم منو میزنن از روی پا میدونم سرم میشکنه توی کوفه با سنگا میخندن بهم مردم شام ، میدونم حسین جان ، حسین جان ، حسین جان تا حالا از این خونواده زنی رو نبردن اسارت سر تو که رو نیزه ها رفت یا مظلوم همش چادرم زیر پا رفت یا مظلوم ، یا مظلوم حسین جان ، حسین جان ، حسین جان ...