
آیه آیه شدهای مصحف صد پارهی من هدف سنگ جفا صورت زیبای تو شد دشمنت و کشت ولی دور تو خاموش نشد آری آن جلوه که فانی نشود نور خداست حسین حسین حسین تو روی نیزه به لب آیه قرآن خواندی شهر مبهوت از آن نالهی گیرای تو شد کوفه تا شام تو را محو تماشا گشتم میروی و دل من آهوی صحرای تو شد حسین حسین حسین باروها از روی نی روی زمین افتادی شهر آذین شد و سرگرم تماشای تو شد وای از مجلس نامحرم و از تشت طلا خیزران بود که لب تشنهی لبهای تو شد حسین حسین حسین