نون و قلم آمدندکفن به تن، شبیه هم آمدند

نون و قلم آمدندکفن به تن، شبیه هم آمدند

[ حاج محمود کریمی ]
(نون و قلم آمدند
کفن به تن، شبیه هم آمدند)2

(دو پهلوان زینب
دوتا مدافع‌حرم آمدند)2

(برای دل‌گرمی
رقیّه‌ی برادرم آمدند)2

(دوتا علی‌اکبر
فدیه به صاحب‌علم آمدند)2

(به اذن نام مادر
چه با ادب، چه محترم آمدند)2

(نوه‌های حیدرکرّار، نوه‌های جعفرطیّار
هردو آماده‌ی پروازن؛ بیا منّت سر من بگذار)2

ما که دیدیم زمین‌خوردن مادر رو
دیگه اینا نبینن

ما که دیدیم آتیش پر و معجر رو
دیگه اینا نبینن

(چشماتو می‌بوسم؛ اجازه بده
دستاتو می‌بوسم؛ اجازه بده)2

رومو زمین نگذار؛ اجازه بده
(پاتو می‌بوسم؛ اجازه بده)22

(اینا شاگرد علمدارن؛ می‌دونی چقد جنم دارن؟)2
عزم انتقام بانوی بی‌مزار بی‌حرم دارن

ما که بودیم که دست حیدرو بستن
دیگه اینا نبینن

ما که بودیم آتیش به خونه زد دشمن
دیگه اینا نباشن

(جان و دل خواهر! اجازه بده
جان علی‌اصغر، اجازه بده)2

می‌دونم الان تو دلت چی گذشت
به خاطر مادر، اجازه بده

تا قیامت هرجا میدونه، عشق تو باشه، بهاش خونه
جون میدن به پات اونایی‌که حبّ حیدر تو رگاشونه

من می‌بینم که خیمه‌ها میشه غارت
دیگه اینا نبینن

من می‌بینم، میره رو نی سر شیرخوارت
دیگه اینا نبینن

(تا این علم بالاس، اجازه بده
تا خیمه‌ها برپاس، اجازه بده)2

نذار ببینن چی میاد به سرم
بعد تو و عبّاس، اجازه بده

من خواهرتم جای مادرتم
من دختر شاه خیبر شکنم

اون کس که برا تو میمیره منم
من دختر شاه خیبر شکنم

من آینه‌ی زهرا و حسنم
اون کس که برا تو میمیره منم

نظرات