بی بی جان، زینب؛ بی بی جان یا زینب.... عزیز فاطمه دلبر دل حسین.... داد دو قربانی، دو کودک در منای کربلا۲ احسن احسن فاطمه آموزگار زینب است۲ بی بی جان، زینب؛ بی بی جان یا زینب (کربلا خواهی اگر از زینب کبری بگیر) ۲ چون کلید کربلا در اختیار زینب است بی بی جان، زینب؛ بی بی جان یا زینب هردو عالم یک طرف یک موی زینب یک طرف (باز سنگین تر شود آن ور که موی زینب است) ۲ بی بی جان، زینب؛ بی بی جان یا زینب عزیز فاطمه دلبر دل حسین ظهر عاشورا به دور خیمه ها خط میکشید گفت طفلان را که اینجا پادگان زینب است پادگان زینبیه افسری دارد عجیب نام او باشد رقیه دیده بان زینب است غم مخور گر لشکرت در پیش این دشمن کم است زینبت را همت عالی و صبری محکم است بی بی جان، زینب؛ بی بی جان یا زینب (چون تو شاهنشاه و راهی بی سپاهی عار نیست) ۲ آه مظلومان سپاه و زلف زینب پرچم است مدعی هرگز مزن بیهوده لاف عاشقی این حسین تنها یک عاشق دارد آن هم زینب است بی بی جان، زینب؛ بی بی جان یا زینب داد و فطر را عاشقان را سر شکستن واجب است۲ چوب محمل به شام دلگیر ابتکار زینب است بی بی جان، زینب؛ بی بی جان یا زینب