من ایرانمو تو عراقی چه فراقی چه فراقی شب جمعهست حرم الان شلوغه کاش میگفتن هر چی روضهست دروغه (مثلا اینکه تورو تشنه کشتن) ۲ سر فرصت تو رو با نیزه کشتن نیفته تو چشمات نگاه حَزینم بمیرم ولی بیکسیتو نبینم اگه اِرباً اِربا شده اکبر تو هنوز دو فدایی داره خواهر تو گرفتار سرنیزهها دیدمت گرفتم تو آغوش و بوسیدمت اگه هدیههای منو رد کنی به پهلوشکسته قسم میدمت میرن تا به صحرا بشن فرش راهت نیفته به گودال یه وقتی نگاهت میرن تا ببندن چش کوفیا رو میرن تا نبینه کسی دخترارو میرن تا نبندن رو دستم طناب منو دلشکسته توی اضطراب میرن تا نبینن منو با سرت میارن تو بازار و بزم شراب از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین دست و پا میزد حسین زینب صدا میزد حسین