والا بالا طاها مولا محشر نور انا اعطیناک الکوثر دست ما ادراک یابن الحیدر فرمانده شهزاده علیاکبر جلواتت علی، حسناتت حسن برکاتت حسین، سجناتت حسن شریح حسن تو کرامت سری رسولی تو کامل مثل حیدری به تو دل بستمو سعادت شده شدم از تولدم علیاکبری مولانا علیاکبر... رعنا قد و قامت طوبی سرور مولا چشم و صورت همچون اختر دل بردی، دل بردی تو از دلبر جوونیای حیدر علیاکبر غضباتت علی، سکناتت حسن حرکاتت حسین، ضرباتت حسن زمینلرزه میشه قدم میزنی حسن داد میزنه عزیز منی دشمن میگه فرار علی اومده همه فکر میکنند ابالحسنی مولانا، علیاکبر... یَمِ فاطمی، دُرِ سرمدی گل احمدی، مه هاشمی ز سرادقات محمدی طَلَعَت ظهور جلالتی نه پیمبری، نه تو حیدری تو فقط خودِ، علیاکبری مولانا علیاکبر... به مَلَک وفا، به خدا مطیع ببر از شفا، به جزا شفیع چه مقام بندگیش مُنیع به چه بندگی و اطاعتی زِ جلو نفر، سوی قبلهگه زِ قفا نظر، سوی خیمهگه که نموده شَه، زِ قدش نگه به چه حسرتی، و چه حالتی نه پیمبری، نه تو حیدری تو فقط خود، علیاکبری مولانا علیاکبر...