این‌ زندگی‌ می‌شه‌ دو‌ بخش 

این‌ زندگی‌ می‌شه‌ دو‌ بخش 

[ مهدی اکبری ]
این زندگی می‌شه دو بخش
اینو قبول دارن همه
علیِ قبل از فاطمه
علیِ بعد از فاطمه

تو جای همه پُشتِ در میگی مولا سلامٌ عَلَیکُم
شنیدی تو هم که نمیدن جوابِ سلامم رو مردم

می‌دونم که سخت می‌گذره با علی
سخت شده دیدنِ تو
تو زخمِ تنت بیش‌تره یا علی؟
من می‌دونم، تنِ تو

اِی نگارِ من، خداحافظ
بی‌قرارِ من، خداحافظ
دیگه یارِ من، خداحافظ
فاطمه جانم

****
این زندگی رو چشم زدن
شیشه‌ی خوشبختی شکست
مدینه دست به سینه بود
سینه و دست وقتی شکست

ببین حال و روزِ یلِ خِیبرو دیگه خونه‌نشینه
خبر داری الآن به قُنفذ میگن پهلوونِ مدینه؟ 

دیدم توی مسجد مُغَیره نِشسته
چه پُرصبره مجلس
اینم مُزد پهلوی ناقص
اینم مُزد این دستِ بی‌حس

آه اِی یارالی، خداحافظ
زخمیِ علی، خداحافظ
می‌میرم ولی، خداحافظ

نظرات