مه مبارک بر ابرها آرمیده بیا

مه مبارک بر ابرها آرمیده بیا

[ حاج مهدی سماواتی ]
مه مبارک در ابر آرمیده بیا
امید آخر دل‌های داغدیده بیا

به طول غیبت و اشک مدام و سوز دلت
که جان شیعه ز هجران به لب رسیده بیا

قسم به مهر رخت کشته تیرگی ما را
بیا تو ای شب اندوه را سپیده بیا

(عزیز فاطمه جدّت حسین در یم خون
تو را صدا زند از حنجر بریده بیا) ۲
*****
آه از آن ساعتی که با تن چاک چاک
نهادی ای تشنه‌لب صورت خود روی خاک۲

تنت به سوز و گداز تو گرم راز و نیاز 
سوی خیام حرم دو چشم تو مانده باز

آمده از خیمه‌گه خواهر غم‌دیده‌ات
دید که شمر از جَفا نشسته بر سینه‌ات

گفت بده مهلتی تا برسم بر سرش
برادرم تشنه است مبُر سر از پیکرش
****
سری به نیزه بلند است در برابر زینب
خدا کند که نباشد سر برادر زینب

نظرات