ای فاطمه را شمیم کی می‌آیی

ای فاطمه را شمیم کی می‌آیی

[ حاج مهدی سماواتی ]
ای فاطمه را شمیم، کی می‌آیی
ای پاک‌تر از نسیم، کی می‌آیی
یَابنَ الشُّهُبِ الثاقِبَه، کی می‌تابی؟
یَابنَ النَّبَاءِ العَظیم، کی می‌آیی؟

مَهِ مبارکِ در ابر آرمیده، بیا
امیدِ آخرِ دل‌های داغ‌دیده، بیا

به طول غیبت و اشک مدام و سوز دلت
که جان شیعه ز هجران به لب رسیده، بیا

قسم به مِهرِ رُخَت کشته تیرگی ما را
بیا تو ای شبِ اندوه را سپیده، بیا

ز پشتِ در بشنو ناله‌های فاطمه را
به سوزِ سینه‌ی آن مادر شهیده، بیا

عزیزِ فاطمه، جدّت حسین در یَمِ خون
تو را صدا زند از حنجر بریده، بیا

به مادری که لبش از عطش زده تبخال 
به شیرخواره‌ی انگشتِ خود مکیده، بیا

*****

این کودک شش ماهه‌ی من تاب ندارد
گهواره به تاب است و علی خواب ندارد

شرمنده از این بیش مکن مادر خود را
من شیر ندارم، پدرت آب ندارد

*****

گر شیر ندارد مادر مظلومم
گر آب ندارد پدر محرومم
از آب گذشتم و نمی‌خواهم شیر
بیرون بکشید تیر از حلقومم

نظرات