مثل رودی جاریم من رو به دریای علی

مثل رودی جاریم من رو به دریای علی

[ حاج محمود کریمی ]
مثل رودی جاری‌ام من، روو به دریای علی
زندگی، مرداب ماندن بود منهای علی

جای شکرش باقی است از دست پینه‌دار او
چون نهالی تازه روییدم به صحرای علی

ما که خود بی‌دست‌وپاییم؛ از علی، نان می‌خوریم
رزق نازل می‌شود بر ما به امضای علی

خوش به حالش! تا به قرب حق‌تعالی می‌رود
هرکه پایش را گذارد جای پاهای علی

از سر عقل همه، والله می‌افتد کلاه
گر بیفتد چشم ما بر شأن أعلای علی

بس‌که سر بر سجده از شب تا سحر، یانور گفت
سبز می‌شد نخل از اکسیر نجوای علی

از شکم‌سیری، علی را گرچه نفرین کرده‌اند
سیر بوده هر یتیم از نان و خرمای علی

در جواب خدمتش، نفرین شنید و دم نزد
چاه می‌شد نیمه‌شب‌ها طور سینای علی

إنّ الإنسان لَفی خُسر است این دنیای پست
می‌نشاند اهل دنیا را اگر جای علی

تلخ می‌کردند کام مرتضی را با نفاق
کامشان هرچند شیرین شد به حلوای علی

شأن گمنامی ببین! که بعد دفن مرتضی
پیر نابینا به سر زد گفت: ای وای علی

عمق مظلومی ببین که با همه عصیان ما
نام ما را هم نوشتند از أحبّای علی

مرگ آخر می‌رسد؛ راه فرار از مرگ نیست
وقت رفتن کاش باشم بر تولّای علی

مزد این موی سفید و گریه‌ها در وقت مرگ
کاش باشد دیدن لبخند زیبای علی

نظرات