عشقم اگر علیست؛ سر دارم آرزوست من سرگذشت میثم تمّارم آرزوست خرما فروختن بشود کارم آرزوست رسوا شدن میانهی بازارم آرزوست بالای دار از تو زنم جار؛ یا علی گاهی علی نشسته بهجای خدای خود گاهی خداست جای شه لافتای خود در تو نگاه كرده خدا رونماى خود هنگام خلقت همهی بندههاى خود فرموده است اوّل گفتار؛ یا على هرکسکه دید اوج تو را بالوپر فروخت نهجالبلاغه از نمک تو، شکر فروخت آنقدر غمزههای نگاهت، نظر فروخت هرکس که دید سر به جنون زد؛ جگر فروخت عشّاق را تویی تو خریدار؛ یا على پر میدهیم مرغ دل خویش تا نجف كنج ضریح، گوشهی ایوانطلا نجف پر شد قنوت هرشبم از ذكر یا نجف من سالهاست خواستهام از خدا، نجف خواندم دعای وصل تو بسیار؛ یا علی سر میدهم سروشِ نجف روزیام کنید ابر گناهپوشِ نجف، روزیام کنید هستم پیالهنوشِ نجف؛ روزیام کنید دیدار میفروشِ نجف، روزیام کنید پس تا نجف بگو صدودهبار، یا على در این مسیر، دیدهی گریان مقرّب است در صحن شاه، ریگ بیابان مقرّب است در خانهای که کلب نگهبان، مقرّب است زانو زدن مقابل ایوان، مقرّب است پس سجده میکنم به تو اینبار، یا علی گرچه برات ، مالکاشتر نمیشویم مقداد نیستیم؛ ابوذر نمیشویم سلمان نبوده، محرِم این در نمیشویم امّا تویی همیشه مددکار؛ یا علی توحید محض؛ باعث ایجاد، حیدر است بالای عرش، افضل اوراد، حیدر است آنکس که جام، دست نبی داد حیدر است زهرا، عروس خانه و داماد، حیدر است ای در نگاه عشق، علمدار؛ یا علی مولی الموحّدین، نفحات پیمبری نفسِ رسول، باب نجات پیمبری رمز شفاعت عرصات پیمبری میل حیات و کُنه صفات پیمبری پیغمبر است بر تو گرفتار؛ یا علی حبّ علی، نتیجهی احسان فاطمهست او هل اتای فاطمه؛ قرآن فاطمهست اسباب شادی و لب خندان فاطمهست این مرد مهربان، بهخدا جان فاطمهست زهرا تو راست یار و وفادار؛ یا على آنجا که نیست نام تو، جای نشست نیست بدبخت آنکسی که ز جام تو مست نیست بر روی دست دست خداوند، دست نیست این ورطه جای آنکه یقینش شکست نیست لعنت به هرکه میکند انکار؛ یا علی ای شیر پاک! ای ثمر لقمهی حلال خونم حلال تو شده یا سیف ذوالجلال گرما بده شراب شود غورههای کال ما را به غیر هجر نجف نیست یک ملال امضا بزن به نامهام ای یار! یا علی