
باز شد شاملم دعای علی که قلم میزنم برای علی گفت إغفر لهم؛ خدا بخشید مستجاب است ربّنای علی هرکسی رفت در پی او، دید تا خدا رفته ردّ پای علی مَلک وحی در نهایت خود نرسیده به ابتدای علی قاب قوسین ؟! نه، که بالاتر نیست معلوم انتهای علی فَضَّلَ الله را خدا گفته ما چه گوییم در رسای علی ما چه گوییم که پیمبر هم شده مشغول در ثنای علی زود قانع نشو؛ در این دنیا ناتمام است ماجرای علی به خدا در پناه فاطمه است هرکه بودهاست آشنای علی در همهعمر مرد میدان بود کذب محض است انزوای علی به کفی نان و شیر یا نمکی به همینهاست اکتفای علی تا یتیمان گرسنه میخوابند به جهان نیست اعتنای علی به خدا که ندارد این دنیا ارزش یکنخ از عبای علی که خدا با همه خدایی ریخت هرچه که داشت را به پای علی شأن او را ببین که فاطمه کرد هستی خویش را فدای علی من که بودهاست در تمامی عمر قسم راستم ولای علی به سر شانههای خستهی خود نکشیدم مگر لوای علی به کسی روو نمیزنم هرگز میرسد رزقم از عطای علی گرچه ما نیستیم لایق او گرچه دوش نبیست جای علی قول داده به ما که میآید شک نداریم در وفای علی دم آخر، سلام خواهم داد من به سیمای دلربای علی