با توکّل به کردگار علی

با توکّل به کردگار علی

[ حاج محمود کریمی ]
با توکّل به کردگار علی
می‌کنم شعر خود، نثار علی

قَبرُهُ فی قلوب مَن والاه
سینه‌ی عاشقان، مزار علی

همه هستیم کشته‌مرده‌ی او
میثمیم و به‌روی دار علی

من که در آفتاب این دنیا
بوده‌ام زیر سایه‌سار علی

روز محشر هم از کرم، زهرا
می‌دهد جا مرا کنار علی

یک‌به‌یک از موحّدین بودند
پدران بزرگوار علی

از الست، از عنایت زهرا
جا گرفتیم در جوار علی

خوب و بد در جوار مولاییم
همه هستیم در مدار علی

مورد لطف فاطمه هستیم
تا که باشیم گرم کار علی

خشک بودیم و زرد؛ بی‌برکت
غنچه دادیم در بهار علی

سابقون گوشه‌ای ز سبقه‌ی او
جز نبی کیست هم‌قطار علی

دین اسلام، استوار نشد
مگر از تیغ آب‌دار علی

به‌خدا که خدا به وقت نبرد
چشم دارد به ذوالفقار علی

مصطفی در حنین و بدر و اُحد
تکیه دارد به اقتدار علی

زره مرتضی ندارد پشت
که ندیده کسی فرار علی

ردّ شمس است تازه یک‌گوشه
از کرامات بی‌شمار علی

محو شد دشمن علی‌ و هنوز
روزگار است روزگار علی

که پس از سال‌های سال هنوز
می‌زند بانگ، هر مناره: علی

جان من را مگیر عزرائیل
می‌نشینم به انتظار علی

بر دلم مانده بوسه‌ای بزنم
روی دست‌های پینه‌دار علی

آب شد ذرّه‌ذرّه فاطمه‌اش
پیش چشمان اشک‌بار علی

می‌شود منتقم پس از رجعت
مرهم قلب داغ‌دار علی

نظرات