(غروب بود، که از سوز دل دعا کردم گریستم، طلب مرگ از خدا کردم)۲ مدینه روز قیامت گواه باش که من به حفظ جان علی، جان خود فدا کردم (ز پا فتادم و قنفذ شکست دستم را)۲ ولی ز دست امامم طناب وا کردم آه، میان آن همه دشمن، پیِ دفاع علی چهار کودک معصوم خود رها کردم به سینهام چه گذشته که کودکانم را بغل گرفته و زود از خودم جدا کردم مادرم حالش خرابه دیدن مریض ثوابه