
خواهد اگر خدای نبخشد گناه ما ما را چرا چنين امام مهربان دهد آن پرچمی که بر سر بام حريم توست راه بهشت را به محبان نشان دهد بیامتحان مرا به غلامی قبول کن رسوا شود اگر دل من امتحان دهد در میان روضهها تا چشمهای خشکِ من بر علیاصغر شود گریان به دادم میرسد اصغر من کِی به زبان آمده حرمله با تیر و کمان آمده زِ بس تیر سهشعبه داشت سرعت به یک بوسه سر اصغر جدا شد