شب جمعه سر قبر شهدا زار می‌زدم

شب جمعه سر قبر شهدا زار می‌زدم

[ حاج سعید حدادیان ]
شب جمعه سر قبر شهدا زار می‌زدم
اگه امشب اومدم جای رفیقام اومدم۲

سر قبر رفیقم با گریه گفتم دعا کن
که دیگه از در خونه‌ش نکنه خدا ردم

قطعه‌های شهدا روحمو تازه می‌کنه
قطعه‌های دیگه میرم یهو خوف می‌گیردم

تو شب اول قبرم چه کنم امام رضا
خوب می‌دونی چشم‌به‌راه چلچراغ مشهدم

رضا جان... 

الهی‌ فرشته‌های حرم تو ببینند
بعد مردن منم از کبوترای گنبدم

هرچی آبرو دارم همش مال امام رضاست۲
اربابم خیلی خوبه اگرچه من خیلی بدم۲

رضا جان... 

ملک نقاله مرغ روحمو برده نجف
با محبت علی بهشت زیر لحدم

مهربون‌تر از پدر نظر به مهمون می‌کنه
خونه‌ی قبر منو علی چراغون می‌کنه
*****
برای دل‌مرده‌ها آب حیات حسینه
تموم درها بسته‌ست باب نجات حسینه
*****
من از همون بچگی دل به شما سپردم
ذکر لبم تو بودی وقتی‌که آب می‌خوردم

هزار دفعه تو ذهنم کربلا رو کشیدم
تک تک خیمه‌ها رو با چشم دل می‌دیدم

این خیمه‌ی بزرگی که اول خیمه‌هاست
اینجا محیط عشقه اینجا مقر سقاست

اون تل زینبیه‌ست همون بالای گودال
هنوز حسین زنده‌ست هنوز نرفته از حال

اینجا که بعد معجر گوشواره رو می‌دزدند
از لابه‌لای آتیش گهواره رو می‌دزدند

نظرات