ای داغدار اصلیِ این روضهها بیا صاحب عزای ماتم كرب و بلا بیا تنها امید خلق جهان، یابن فاطمه ای منتهای آرزوی اولیا، بیا شکسته بال و پرم، وا نمیشود بالم از این خرابتر اقا، نمیشود حالم گذشت فرصت عمر، سپید شد مویم بدون رؤیت رویت، گذشت هر سالم مرا ببخش که کمتر به یادتان بودم ببخش رنگ شما نیست رنگ اعمالم میان روضهی گودال، این دلم گیر است شبیه جد غریبت، اسیر گودالم هنوز هم که هنوز است، در تب و تابم هنوز گریه کن روضههای خلخالم ببین اشکامو به کی میسپری این همه بی پناهو حرم مرد نداره تو راضی میشی آب بخوایم شمر بیاره نذار دربهدر شم با شمر و سنان و شبص همسفر شم