گفتم، دوری داره دلم رو میکنه بیچاره بذار جلوم یه راه چاره دلم هواتو کرده این روزا پر دردم به یادتم تو روضه هر دَم چشامو با غمت تَر کردم دلم هواتو کرده بگو که بازم منو خریدی روی سیاهِ منو ندیدی بگو که میشه بشم غلامت بشناسن آقا، منو به نامت عزیز زهرا بیا... اشک و آه و زاری دیگه شده برام تکراری خودت که از دلم خبر داری دلم هواتو کرده داغونم از هجرون تو دنیا گم شدم آقاجون منو پیش خودت برگردون دلم هواتو کرده دل نبریدم، از تو عزیزم دوام تو هستی، اگه مریضم بگو که میشه، بشی حبیبم من بی تو آقا، خیلی غریبم عزیز زهرا بیا... یَابنَ الحسن آقا من و تو این شبها همدردیم گریه برای جدّت کردی فدای اشک چشمهات میدونم این روزها با ندبه روزها رو شب کردی گریه برای زینب کردی فدای اشک چشمهات درسته خیلی، بلا عظیمه شما دعاکن، خدا کریمه شاید خدا خواست، دفعِ بلا شد شاید که شمر از رو سینه پاشد کرب و بلا غوغاست اگه حسین بره واویلا زینب ببین دیگه دست تنهاست خودت دعا کن آقا وقت غروب میشه دوباره خیمه غارت میشه به بچهها جسارت میشه خودت دعا کن آقا ذکرِ لبِ تو، أمَّن یُجیبه دلِ تو پیشِ شَیبُ الخَضیبه تو که هزار سال، ناحیه خوندی خون گریه کردی، ما رو سوزوندی عزیز زهرا بیا...
بسیار زیبا و دلنشین.