تنهای تنهای تنهام بابا

تنهای تنهای تنهام بابا

[ حاج مهدی سلحشور ]
تنهای، تنهای، تنهام، بابا
کجایی ای همه دنیام، بابا

این هم از آخر مهمونی شد
از شام، از شام، از شام، بابا

شام بده، بین مردا تک و تنها بده
یه سوال دارم بابایی ازت، این‌که من بابامو می‌خوام بده

شام بده، وضع زخمای کف پام بده
چقدر حرف‌های بد می‌شنوم، تو مگه نگفتی دشنام بده

غمت پیرم کرد، پیرم کرد، پیرم کرد
کتک سیرم کرد، سیرم کرد، سیرم کرد

دختر تو به شکایت افتاد
خیلی عممو به زحمت افتاد

اینقد من زخم‌زبون خوردم
که زبون من به لکنت افتاد

داد می‌زد، سر دختر تو فریاد می‌زد
بزار درد دل کنم با سرت، دخترت از ناقه افتاد

پیر شدم، من از این شام بلا سیر شدم
فکرشو می‌کردی، تو سن کم، کنج بیرون  از زمین گیر شدم

غمت (پیرم کرد)۳
کتک (سیرم کردی) ۳

نظرات