ای به عرش و فرش و مرگ و زندگی صاحب، علی سر به فرمان تو دادن بر همه واجب، علی باب غفران خدایی و کلید توبهای رو به تو میآورد هربندهی مُذنب، علی روز حشر از هرطرف، بانگ گنهکاران رسد یا رجاء المذنبین؛ یابن ابیطالب، علی باب تو باز است امّا پای من، بند گناه بین من با تو، گناه من شده حاجب علی راه من سمت تباهی بود؛ سمت تو نبود چشم من بر پرچمت خورد و شدم تائب، علی کربلا و سامرا و کاظمین و مشهدی با تو بودم روبرو؛ رفتم به هر جانب، علی از تمام زرقوبرق و های و هوی زندگی تو به لبخند یتیمان میشدی راغب، علی دوست دارم در رثای تو قلمفرسا شوم شعر گویم مثل شعر حضرت صائب علی : گرد فانوس تو گشتن، کار هر پروانه نیست نقش دیوار است اینجا، شهپر روح الامین تا ز دامنگیریات کوته نماند هیچ دست میکشی چون پرتو خورشید، دامن بر زمین چون لباس کعبه بر اندام بت، زیبنده نیست جز تو بر شخص دگر نام امیرالمؤمنین