کاروان آمده از راه پر از ماه

کاروان آمده از راه پر از ماه

[ حاج محمود کریمی ]
کاروان آمده از راه؛ پر از ماه
چنان‌که طرفی در قرق جون و حبیب است و بریر است و در آن‌سو، طرفی درقرق نافع و سعد است و زهیر است

نفس کرب‌وبلا زیر قدم‌های علی‌اکبر و عبّاس فرو رفت
که حرف از زدن تیر و گلو رفت
مبادا دو شب بعد بگویند: عمو رفت

نفس کرب‌وبلا رفت فرو؛ دم نزد این خاک
و با سینه‌ی صدچاک، فقط دید و فقط دید فقط دید و فقط زرد شد و سرخ شد و سرخ شد از آخر این حادثه ترسید

بگذارید که این‌بار روایت کنم از زاویه‌ی دید صحابه، جریان را

بگذارید که عابس که خودش هست به‌هم‌ریخته‌ی حضرت عبّاس، روایت بکند
صحنه‌ی جان‌سوز ورودیه‌ی هفتادو دو جان را
بگذارید که در پای حبیب‌ابن‌مظاهر بکنم ذبح، زمان را

بگذارید که این‌بار نگویم که وزید آه! نسیمی و دل خواهر ارباب به‌هم ریخت

بگذارید نگویم که همان بدو ورودیه هم از گریه‌ی یک طفل، دل آب به هم ریخت

بگذارید نگویم ز صدای نفس و شیهه‌ی ده اسب، رقیّه وسط خواب به هم ریخت

بگذارید شبی در وسط ظهر بگوید که چنان شد
بگذارید غلامی که سیاه است ولی مثل شب چهارده، آبستن ماه است

که بالقوّه‌ی عون است
که بالفعل همان عاشق بی‌واسطه، جون است

بگوید که حسین ابن علی کرد نگاهی به علی‌اکبر خویش و نگران شد
که همان لحظه‌ی اوّل قد ارباب کمان شد

بگذارید که امسال حبیب ابن مظاهر بدهد شرح
ورودیه‌ی ارباب خودش را و به تصویر کشد غصّه‌ی اصحاب خودش را

که پریشانی ارباب؛ پریشان بکند نوکر خود را در آن لحظه حبیب ابن مظاهر برد از شرم به پایین سر خود را

که به یک دست حسین ابن علی در بغل آرام کشد دختر خود را
و با دست دگر یک‌سره آرام کند خواهر خود را، به نگاهش بکند بدرقه کم‌کم، علی‌اکبر خود را

نگذارید که امسال ورودیه شود مدخل آن روضه‌ی بی‌پرده‌ی گودال
نگذارید که امسال ورودیه شود روضه‌ی زخمی شدن گوش و غم آن دو سه مثقال
نگذارید که بر تل برود خواهری از حال

نگذارید که آن چکمه به هرجا بنشیند
نگذارید که این مرتبه بالا بنشیند

نگذارید که با پا بنشیند
نگذارید که بر سینه‌ی آقا بنشیند

نگذارید که خواهر همه‌ی فاجعه را آه ببیند

پربازدید ترین مداحی شعر روضه حاج محمود کریمی محرم و صفر ورود کاروان به کربلا

پربازدید ترین مداحی شعر روضه محرم و صفر ورود کاروان به کربلا

محبوب ترین مداحی محرم و صفر ورود کاروان به کربلا

محبوب ترین مداحی حاج محمود کریمی

نظرات