زیر انداز خانههای دهات کفن شاه بیکفن شده بود تک سواری در بیابانی مخوف اسب را چون باد سَرسَر میبرد نور از خورجین اسبش میدمد گوییا خورشید انور میبرد میزند مهمیز بر پهلوی اسب میشتابد گوییا سر میبرد آری او خولیست، بر مهمانیاش راس آواره ز پیکر میبرد