عمو جونم گرفتاره فقط انگار منو داره من که میخوام برم پیشش ولی عمه نمیذاره میبینی، چقدر پریشون حالم ای عمه، نگرونِ گودالم ((خیلی دارم دلشوره)۲ دست کوچیکم، از عمو دوره)۲ جانم عمو حسین جان... نشدم از تو شرمنده پدرم داره میخنده جون میدم بین آغوشت با سری که به مو بنده ای وای از خونگریههای زینب شد وقت هجوم دهتا مرکب دارن با نعل تازه میان برای تشیع جنازه جانم عمو حسین جان...