والله لا افارق عمی

والله لا افارق عمی

[ محمدرضا بذری ]
(شکسته باز سبویی
بریده باد گلویی)۲

(که در خطر
نشود بر عمو سپر)۲

(بر تن کرده‌ام کفن
با شَه زاده‌ی حسن)۲

مرد جنگ تن به تن
بر تن کرده هفت کفن

تنها یاور عمو منم منم منم

(بنَّبیٍ عَرَبیٍ وَ رَسولٍ مَدَنی
حسنی‌ام...)۲

(من نخواهم به ره عشق تو دست و تنی
حسنی‌ام...)۲

واللّه لا اُفارِقُ عَمی... 

(خجسته باد دیاری
مبارک است قراری)۲

(که آخرش برسد دل به دلبرش)۲

گر دستم شود جدا
چون سقّای کربلا

شادم در رهت شها
می‌میرم برای تو عزیز زهرا

(بنَّبیٍ عَرَبیٍ وَ رَسولٍ مَدَنی
حسنی‌ام...)۲

نظرات