
باز یل آمده است معنی حَی عَلی خیرِالعَمل آمده است نوجوان است ولی ادبش گفت که از روز ازل آمده است تازه داماد حسین در حقیقت سفر ماه عسل آمده است (شتر سرخ کجاست پسر صَف شکنِ شیر جمل آمده است) 2 اسب خدا با رزمش طرز جنگیدن سقا به مثل آمده است یک نفر جنگیده نعره حیدری از چند محل آمده است لشکر از خواب پرید بیمهابا همه گفتند اجل آمده است همه در حیرت او (عمّه زینب چه نقابی زده بر صورت او) 2 سپرش را برداشت آمد عمامهی سبز پدرش را برداشت حرز یا فاطمه داشت یا علی گفت و همه هنرش را برداشت از عمو بوسه گرفت خاطرش جمع که بار سفرش را برداشت گریه میکرد ولی دیگر از دوش عمو نیز سرش را برداشت از همه دل میکند تا که از مادر خود نظرش را برداشت چون نهال است تنش ز چه رو مرد حرامی تبرش را برداشت وای از این رفتن او زرهی نیست که اندازه شود بر تن او خیمه غوغا شده است نامه رفتنش انگار که امضا شده است ای عمو زود بیا نوجوانی وسط معرکه تنها شده است نجمه چشمت روشن چقدر قاسم تو خوش قد و بالا شده است چه حنابندانی صورت غرق به خون تو چه زیبا شده است زیر و رو شد بدنت چقدر نیزه که از روی تنت پا شده است بد کشیدند تو را قَدَت انگار که اندازهی سقا شده است (واویلا، واویلا) 2 بنبی عَرَبیٍّ وَ رَسولٍ مَدَنی وَ أَخیهِ أَسَدِ اللهِ مُسَمّا بِعَلی وَ بِزَهراءَ بَتولٍ وَ بِأُمٍّ وَلَدَتها وَ بِسَبطَیهِ وَ شِبلَیهِ هُما نَجلَاْ زَکیٍّ وَ بِسَجّادِ وَ بِالْباقِرِ وَ اْلصّادِقِ حَقّا وَ بِموسی وَ عَلیٍّ وَ تَقیٍّ وَ نَقی وَ بِذِی الْعَسکَرِ وَ الْحُجَّةِ الْقائِمِ بِالْحَق أَلَّذی یَضرِبُ بِالسَّیفِ بِحُکمٍ أَزَلی بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا تشنه روی حسینم یا حسن رخصت بده تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا