عمه نگاه کن عمومو تنها گیر آوردن عمه نگاه کن فقط چقدر شمشیر آوردن عمه نگاه کن آسمونو میبینی فوّارهی خونو ببین غریبِ نیمهجونو عمه بذار تا برم تو مقتل بشکنه بال و پَرم تو مقتل زخمی بشه پیکرم تو مقتل دستامو ول کن عموم غریبه مسیحِ زخمی روی صلیبه وِرد زبونش اَمَّن یُجیبه عمو حسین جان ، عمو حسین جان... وقتی که دیدم تو قتلگاه غربتِ مولا دستمو بالا آوردم و گفتم یا زهرا دیدم که دستم از پیکرم رفت دیدم که خون از جگرم رفت روی سینهی عمو سرم رفت من رفتم و نوبت عمو شد نوبت اون خشکیدهگلو شد اسبا رسیدن تن زیرو رو شد من و عمو تو مسیر نَعلا دَرهَم شدیم با هم زیر نَعلا مونده رو تن تصویر نَعلا عمو حسین جان ، عمو حسین جان... عمه ببین خنجرو عَدو به کف گرفته ببین که به حنجر عمو هدف گرفته دستم باید براش سپر شِه تنم تو خونم غوطهور شِه شاید عمو باز بیپسر شِه چون هم عمومه هم بابامه عمه چشاش الآن تو چشامه عمه مُردن براش از خدامه عمه دیر برسم قاتل عشقمو کُشت موی عمومو گرفته از پشت مَحاسنش رو گرفته تو مشت من رفتم و نوبت عمو شد نوبت اون خشکیدهگلو شد اسبا رسیدن تن زیرو رو شد من و عمو تو مسیر نَعلا دَرهَم شدیم با هم زیر نَعلا مونده رو تن تصویر نَعلا عمو حسین جان ، عمو حسین جان...