بمونم که چی بشه من دلم به بودن عمو خوشه بمونم که چی بشه منو اشکهای رقیه میکشه از حرم دیده به قتلگاه تو دوختم از علمدارت علمداری آموختم قبل از اینکه خیمهها بسوزه، من سوختم سوختم، سوختم ببین إبنُ الْحسن اینجا قیامت کرد رخ نیلی زهرا رو زیارت کرد نذاشتم دستش از روی سرم رد شه همون دستی که تو کوچه جسارت کرد (واللّه لافارقُ عَمّی یا اُمی)۲؟؟؟؟ بمونم که چی بشه دل من به بودن عمو خوشه بمونم که چی بشه یکی داره خنجرشو میکِشه نمیتونم ببینم داری میری از حال داره زهرا مادرت میاد به استقبال میپیچه نالهی مادرت یا بُنَیَّ تو گودال ای وای، ای وای با اینکه نوجوونم مرد میدونم برا مادربزرگم روضه میخونم غروب جمعهست اما مثل بابامی ؟؟؟؟؟؟ عموجونم (واللّه لافارقُ عَمّی یا اُمی)۲ بمونم که چی بشه من دلم به بودن عمو خوشه بمونم که چی بشه زینبت قراره که اسیر بشه دستهای بریدهی من پرِ پروازه شبیه زخمهای تو روضهمونم بازه تن ما و ده سواره و نعلهای تازه ای وای، ای وای بمیرم که به قتل صبر محکومیم باید خون گریه کرد از بس که مظلومیم به غارت میرود حتی کهنه پیراهن تو فکر ساربانه نقشهی شومی (واللّه لافارقُ عَمّی یا اُمی)۲