((بارون کربلا مادرت میشه مهمون کربلا)2 شب جمعه روضه خون کربلا بارون کربلا) سر پیراهنت پیرم کردن از زندگی (سیرم کردن از زندگی)2 بی محمل بردنم دستای بسته چهل منزل بردنم چند تا بیمروت قاتل بردنم بی محمل بردنم بگو از رو تنت پا برداره (این تشنه لب خواهر داره)2 سر پیراهنت پیرم کردن از زندگی (سیرم کردن از زندگی)2 زینب از تل بره گفتی ذوالجناح از تو مقتل بره کاش میگفتی اول مادرت بره سر هر کوچه من سنگ میخوردم (از مرد وزن سنگ میخوردم)2 سر پیراهنت پیرم کردن (از زندگی سیرم کردن)2 سر تو از سر نی میافتاد (مادرت هی میافتاد)2 (گفتم اینجا رو نه)2 دوست دارم بازار و این بازار و نه هرکاری میکردم این کارا رو نه گفتم اینجا رو نه اینجا عمه ام شکست سرت از نی افتاد و شد دست به دست زن و بچت بین وحشیهای مست قبل مغرب بود که سر آوردن آخر شب هم کشته رو بردن یادگار های مادر رو بردن این حسین من خیلی مظلومه ذره ذره جون میده معلومه زنجیر هندی کنده معلومه