اگر جدا شود سرم تنم عمو میگویم والله ان قطعتمو قسم به صاحب علم منم عمو میگویم والله ان قطعتموه لب وا گشایم به سخن ای کشتهی روی تو من هستم من از خون حسن انی احامی ابدا آمده از خیمه به معرکه عبد الله تا به قربان تو شود در این قربانگاه که این سرم به فدای سر ابا عبد الله یا ابا عبد الله ، حسین ، اباعبد الله ... اگر که در مصاف من رسد اجل میگویم بالله احلی من العسل به نیت نایب فاتح جمل میگویم بالله احلی من العسل در معرکه شیر نرم زهره ز دشمن ببرم بهر عمویم سپرم وقفش تن وجان و سرم آمدم تاسجده به خون کنم در این راه تا نگردد کم مویی از سر شاهنشاه که این سرم به فدای سر ابا عبد الله یا اباعبدالله حسین اباعبدالله ... در آخرین نفس به زیر نیزه ها میگویم روحی لروحک الفدا ... قسم به خونت ای غریب کربلا میگویم روحی لروحک الفدا با بوسه از کام حسین خوردم می از جام حسین شد مشهدم سینهی او شد اشهدم نام حسین گرچه خرما بر نخل و دست من هم کوتاه لحظهای هم سر برندارم از این درگاه که این سرم به فدای سر ابا عبد الله