عمه دستمو رها کن الان رفتنم لازمه

عمه دستمو رها کن الان رفتنم لازمه

[ روح الله رحیمیان ]
عمه دستمو رها کن، الان رفتنم لازمه
مقابلم مقتله یا، کوچه‌ی بنی هاشمه 

پره قنفض و مغیره شده گودال
پسر حسن تو‌هر سنی به هر حال
نمی‌ذاره گل زهرا بشه پامال

افتادی زمین، عمو اومدم عمو اومدم
حال من رو ببین، عمو اومدم عمو اومدم
از سمت بابا حسن، عمو اومدم عمو اومدم 
اینقد دست و پا نزن، عمو اومدم عمو اومدم 

انا عبدالله، زندگیم فدای تو ابی‌عبدالله...

باورم نمیشه عمه، حسینم تو ازدحامه
این که میبره غرببه، عموم نیست فقط بابامه

نیزه‌ها به جای بارون میبارن
داغ آقا رو رو قلب ما گذاشتن
از رگ غیرت ما خبر ندارن

آخ دستامو زدن، فدای عمو
کاشکه من جون بدم، به جای عمو
ببین که پهلوم سده، مثه مادرم
همه با هر چی دارن، میریزن سرم مثه مادرم

انا عبدالله، زندگیم فدای تو ابی‌عبدالله...

نظرات