
روی من و تو، حضرت زهرا حساب کرد ما را برای بزم عزا انتخاب کرد باز این چه شورش است که در خلق عالَم است نام حسین بارِ دگر انقلاب کرد دلشوره داشتم که نبینم مُحرّمش یک سال این فراق دلم را عذاب کرد توبهشکستهها همه گویند یا حسین ربُّ الحسین هر چه دعا مستجاب کرد از کودکی حسینیهدارِ مُحرّمیم این روسیاه را خودش عالیجناب کرد هر کس که ذرّه ذرّه به پای حسین سوخت او را خدا به وصل خودش کامیاب کرد گریه، غبار سینهی من داده شستوشو این قلب خاکخورده چنان دُرِّ ناب کرد هر کس شنید نالهی حیِّ عَلَی العزا تا خویش را به روضه رسانَد شتاب کرد آید به گوش نالهی محزونِ فاطمه مادر به نام، یک یکِ ما را خطاب کرد ماه مُحرّم آمد و پیچیده بوی سیب صلِّ عَلَی الحسین و صلِّ عَلَی الغریب **** نیست عباس و علیِاکبرت مانده تنها بین دشمن خواهرت