عمری ز دیدار مُغیره، رنج بردم

عمری ز دیدار مُغیره، رنج بردم

[ حجت‌الاسلام میرزامحمدی ]
عمری ز دیدار مُغیره، رنج بردم
خون دلی بس سخت‌تر از زهر خوردم

من خود به چشم خویش دیدم وحشیانه
بر مادرم میزد مغیره تازیانه

من ایستاده بودم دیدم که مادرم را
قاتل گهی به کوچه گاهی به خانه میزد

گردیده بود غنفض همدست با مغیره
او با غلاف شمشیر این تازیانه میزد

نظرات