
اگر چو لاله، دلی داغدار دارم من زِ سوز عشقِ تو بر جان، شرار دارم من تویی بهشتِ من و تا تو با منی ای دوست دگر به روضهی رضوان چهکار دارم من به پیشگاه تو چون میخرند شرم حضور رُخی پَر زده و شرمسار دارم من قسم به لحظهی چشم انتظاریِ زهرا که بهرِ دیدنِ تو انتظار دارم من بگو زِ آستانهی لطفت مرا نرانندم کجا روم؟ چه کنم؟ با تو کار دارم من **** شکر خدا که نان شب ما حسین شد ممنونِ لطف مادرِ این خانوادهایم داریم با حسین حسین، پیر میشویم خوشحال از این جوانیِ از دست دادهایم