بهترین نسخهی تسکین دلم از هر درد این غلامی تو ما را همه جا آقا کرد خواندن جامعه ما را علوی بار آورد تو کَرم کردی و ما گرم عنایت شدهایم ما به دست کلمات تو هدایت شدهایم هادیِ هر دل گمراه، اَنا سائلُکُم در شب تیره تویی ماه، اَنا سائلُکُم و بِکُم عَلَّمَنَّا الله، اَنا سائلُکُم با همه هستی خود بر تو ارادت داریم ما به احسانِ خدایی تو عادت داریم مهبط الوحی، حریم تو و اجداد شماست معدن الرحمه، یکی از کَرم تو آقاست منتهی الحلم، کرامات تو بر نوکرهاست گوش الله مناجات تو را میفهمد ابنِ سُکّیت مقامات تو را میفهمد شیر درنده شده رام به یک گوشه نگات من ذلیل ابن ذلیلم، تویی عالی درجات ما همه غرق گناهیم تو کشتی نجات ای سروِ سربلند سحرهای سامرا باز است بر گدای تو درهای سامرا هر کس که باطناً به خدا وصل میشود با رحمت نگاه شما وصل میشود کفر است اگر به غیر شما رو زند کسی عشق است اگر کنار تو زانو زند کسی ما سائلیم و جای دگر سر نمیزنیم جز خانهی شما درِ دیگر نمیزنیم تلاش کردم و این دل ادب نشد آمادهی رسیدن ماه رجب نشد باقی عمر را نگرانم چه میشود آماده نیستم رمضانم چه میشود؟ امشب ولی به عشق هوایت رسیدهام امشب به قصد گریه برایت رسیدهام آقا شنیدهام که غمت بیشمار بود آقا چهها که از متوکل تو دیدهای پای پیاده در دل صحرا دویدهای خسته شدی، عرق به جَوینب نشسته بود پایت برهنه، ناخن آن هم شکسته بود گاهی تو را به بزم حرامی کشاندهاند (ما بیسلیقهایم تو حاجات ما بخواه وَرنَه گدا طلب آب و نان کند)