بذار باشم روی خاکها، غمم شد بیصبوری (با چه رویی برم خیمه؟ نمونده آبرویی)۲ از این خیمه دیگه میره النگوها به غارت شروع میشه از این لحظه روزهای بیعمویی مشک پاره مثل چشمام شرمندگیاش از روی ربابه (اسباشون سیراب شدن، تو خیمه اما قحطی آبه)۲ (پیکر ریز تا خیمهها آوردن نداره برنگردون دستهای خالی بردن نداره)۲ آب مشکی که غرق خونه، خوردن نداره وایابوالفضل، وایابوالفضل ای وای ابوالفضل... ******* نه چشم داری، نه دست داری، نه مشکی مونده واست اخا ادرک اخا گفتی، فدای استغاثت چقدر نیزه، چقدر شمشیر، تنت پیدا نمیشه (رشید بودی، تو قبرت کوچیک کردن خلاصت)۲ آسمون روضه میخونه، گریه کنات شد خاک زمین هم میچکه از مشک پاره اشکهای چشم امالبنین هم از خجالت شد پاره پاره مشک دریده زائرت شد زهرای اطهر، قامت خمیده دست شکسته گریه کنات شد، ای دست بریده وایابوالفضل، وایابوالفضل ای وای ابوالفضل... ****** (عشق این است که در هر شریان عباساست)۲ (ضربان در ضربان در ضربان عباساست)۲ در رگ و ریشه و در مویرگ و شاهرگم جریان در جریان در جریان عباساست رحمت واسعهای زیر دو بالش دارد نفس فضل و کرم در فوران عباساست ارمنی پشت کلیمی همه صاحب نذرند (عشق هر لهجه و هر رنگ و زبان عباساست)۲ بین هر کوره دهاتی که روی میبینی بر روی بامِ حسینیهشان عباساست حرز سنجاق به پیراهنی به پیراهن نوزادی ما نغمهی پیرزنان سبلان عباساست بچهها منتظر طبل و دهلهای عزا تا بکوبند و بگویند که جان عباساست (لاتها چاکر اویند و علمکِشها خاک)۲ (رجزِ دستهی زنجیرزنان عباساست)۲ ( سالها با دَم این بهر تلاطم کردیم)۲ (شیر سرخ عربستان نه، جهان عباساست)۲