آرزوهایی که داشتم بعد تو نقشِ برآب شد

آرزوهایی که داشتم بعد تو نقشِ برآب شد

[ علی نجفی ]
آرزوهایی که داشتم بعد تو نقشِ برآب شد
کوه رویاهای من از بعد رفتنت خراب شد

جای شُکرش باقیه با اینکه از غمت می‌سوزم
زیر سایه‌تم چقدر خوبه کنارمی عزیزم

دیگه دنیا بدون تو به ما نمی‌سازه
هنوز می‌بینمت چشات بازه
برا تو می‌خونم لالایی

به اصرار عمه منم یه خورده آب خوردم
ببین برای تو هم آوردم
ولی تو روی نیزه‌هایی

من این پایین تو اون بالا علی بالام لالا لالا... 

****

من می‌خواستم وایستی رو پای خودت نه روی نیزه
همه دنیامو میدم تو بغلم باشی یه لحظه

من چشام همش سیاهی میره مثل روزگارم
واسه مردنم همین کافیه که تو رو ندارم

تو این عالم به تازه عروسِ پسر مرده
همش از این و اون کتک خورده
کی آخه اینقدر می‌خنده

همش میگم الهی چشم حرمله کور شه
بگو که از محمل من دور شه
یا این‌که چشمامو ببنده

نظرات