قول میدم اگه ورق برگرده و علی نمیره جوری لالایی بخونم حرمله گریش بگیره من میخواستم وایستی رو پای خودت نه روی نیزه همه دنیا مو میدم تو بغلم باشی یه لحظه به اصرار عمه منم یه خورده آب خوردم ببین برای تو هم آوردم ولی تو روی نیزه بودی بمیرم کاش همین حالا من علی لالام علی لالام