لطفت در جریانه، عشقت در فورانه پرچمش توی اوجِ آخه پدرِ امام زمانه خودش ماه، پسرش ماه، خودش شاه پسرش شاه برای این دو آقا همگی بگید هزار ماشاءالله شه و شهزاده هستند این دودلبر میرسه نسل پاکشون به کوثر تو رگاشون جاریِ خونِ حیدر (یا حسن یا سیّدی یامولا)۴ (باید غصّه جواب شه، خونهی غم خراب شه)۲ (عیده ما وقتیِ که، امامِ زمان پا به رکاب شه)۲ مهدی روحِ بهاره، امیدِ روزگاره دوران پادشاهیش حکومت تیغِ ذولفقارش میمیره هر خزون با بهارش همه عالم میشه در اختیارش لافتی الّاعلیِ شعارش.. (علی علی علی علی...)۲ (نابرده رنجی، گنجهایی را به ما دادند)۲ از برکتِ مولاست نانی که من دارم (شیرِ حلالِ مادران این قبیلههاست)۲ در سینهام مهر فراوانیست که من دارم در خانهی ما سفرهی گندم میندازید دنبال نانِ جوست مهمانی که من دارم با ما نشستن بهر او چیزِ عجیبی نیست با هر گدایی هست سلطانی که من دارم علی... علی... جان دادهام به تکیه گهِ لَم تَرانیات