خنجر کشید شمر

خنجر کشید شمر

[ علی نجفی ]
اَباعبدلله، اَباعبدلله... 

خنجر کشید، نَفَست بُرید
خواهرت از تَلّ تا، قتلگاه دوید

همه اومدند، تورو می‌زدند
تو شلوغی از راه، خواهر رسید

یکی دورِ گودال و داره بی‌هوا می‌زنه
یکی بِینِ گودال و داره دست و پا می‌زنه

دیدم شِمر به حالت می‌خندید، حسین‌جان
از این داغ نَمُردم ببخشید، حسین‌جان

حسین، حسین...

نظرات