دل هر کی (یه یاری داره)۲ (دل ما با حسینه)۲ (جهنم کاری باهاش نداره)۲ (دلی که با حسینه)۲ ترانهای (که دل میبره)۲ (نوای یا حسینه)۲ این دل رمیدهی من، در انتطارِ حرمِ یاره میخواد شیش گوشه ببینه، جز غم و زاری کاری نداره کربلای تو حسین جان، آقا عشق عالمینه همه میگن صفایِ دل صحن بین الحرمینه (چشمای قشنگ عبّاس، دلم و خدایی کرده)۲ مدد آقام اباالفضل، (من و کربلایی کرده)۲ ... (کنج قفس میتونم باشم بی همنفس میتونم باشم)۲ من بی حسین، (نمیتونم)۳ ... پای رفاقت من بیچاره مانده است (یعنی حسین چون دگران نیمه راه نیست)۲