امام رضا فرموده چشمی که گریه کُنِ ما بوده از آتیش دورِش میکنند با ما مَحشورِش میکنند پیشِ خدا همین دو قطره اشک آبرومه چشام همین که توی روضه خیس شه تَمومه درست همین لحظه آقام که روبرومه علی مدد زحمت شد بَرات اومدی سر بزنی به نوکرات زحمت شد برات کاش می گفتی ما بیایم تا کربلات دلم تنگه حسین جانم... امام صادق فرمود با صدایی که شده بغض آلود تو مقتل آزردند تو رو تنها گیر آوردند تو رو به سمتِ تو پردهنِشینهای حَرَم دویدند چه موقعی بالای قتلگاهِ تو رسیدند من که میگم صدای مادرت رو هم شنیدند شنیدند، شنیدند مادر به فدات زیر نیزه در نمیاومد صدات مادر به فدات کاشکی من بودم تو قتلگاه به جات حسینِ من...